فرشته ای به اسم برادر زاده

ازم دوری الان پسرکم عزیزکم چقد دلم برات تنگه...

دلم برا اینکه بغل کنم موهاتو بو کنم ببوسمت سرتو بزاری تو بغلم  تنگه...

دلم برات تنگه عمه جون...

من با تو لذت عمه بودن حتی مادر بودن هم فهمیدم...

تو قشنگ ترین هدیه خدا نه تنها به مامان و بابات بلکه به همه ما هستی...

تو نور خونه شیرینی این زندگی شدی..

تو تلخی ها رو کنار زدی و روزامونو و شبا مونو شیرین کردی...

عزیزم ... نفسم... تو عشق واقعیو به من یاد دادی...

تو با اون چشمای قشنگت  دنیا رو برای من قشنگ کردی..

با تو من نه از پیری نه از گذشت زمان نمیترسم...

میدونم پیریه من یعنی جوونی تو...

من میخوام پیر بشم تا جوونی تو رو ببینم عزیزم...

دوست دارم بدونی بی نهایت دوستت دارم جنس عشق تو با هیچ عشقی قابل مقایسه نیست...

تو روح دمیدی به کالبد بی روح من..

تو امید دادی به روح بی امید من..

دوستت دارم  ...

عمه مهلای تو