انتظار 2
هر چه بیشتر میگذره دوریت سخت تر میشه
نمیتونم خودمو کنترل کنم نمیتونم
تو خوابم میبینمت ناراحتیت تو خوابم اذیتم میکنه..
عزیزم چرا یه دفعه انقد دور شدی؟؟
۲ روز تحمل میکنم و روز سوم نمیتونم بخدا نمیتووونم
دردت به جونم گل مهربونم چقد الان روزا و شبام و تک تک لحظه هام با بودنت قشنگ بود چه قد ارامش داشتم ای خدااااا
عزیزم عزیز دلم بی تو بغض اشک مونس تنهاییام شدن.. بدون تو زندگی برام سخت شد و ثانیه ها سنگین شدن و دیر میگذره خیلی دیر... کجایی؟؟ کی میای؟ عمرم نفسم عشق من...
بی تو با اسمت عزیزم اینجا خیلی سوتو کوره...
ولی خوب عیبی نداره دل من خیلی صبوره..
مهلا![]()
+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 1:58 توسط بهار و مهلا
|